به فرمان شاهی کزو زیب از سحاب اصفهانی قطعه‌ 6

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شعربعدی

411 / 6

شعر قبلی

خانه / آثار سحاب اصفهانی / دیوان اشعار سحاب اصفهانی / قطعات در دیوان اشعار / قطعه‌ شماره 6

1 به فرمان شاهی کزو زیب دید نگین جم و تخت افراسیاب

2 شهنشاه قاجار فتح علی که فتحش عنانست و نصرت رکاب

3 مرتب شد این گوهر آگین سریر به الماس رخشان و یاقوت ناب

4 چو بر این سریر مرصع چو مهر نشست آن جهاندار مالکرقاب

5 (سحاب) از پی سال تاریخ گفت: برآمد به روی سپهر آفتاب)

آثار سحاب اصفهانی

شعر شعر کهن قطعه‌ آثار سحاب اصفهانی

عکس نوشته

کامنت

شعر های دیگر از سحاب اصفهانی

1 بختم به خواب کرد ز وصل تو کامیاب بیداریئی زبخت ندیدم مگر به خواب

2 غیر از خیال روی تو در چشم قطره بار هرگز کسی ندیده که نقشی زند بر آب

1 روز و شب می نالم از بخت بد و چشم پر آب زانکه او را نیست بیداری و این را نیست خواب

2 غیر یار دلستان من که جایش در دل است کس ندیدم خانه ی خود را چنین خواهد خراب

1 چه منتی پر و بال شکسته بر سر ما نهاد بهر رهائی گشود چون پر ما

2 به هر کس از تر و خشک جهان رسد فیضی نصیب ما لب خشک است و دیده ی تر ما

شعربعدی

411 / 6

شعرقبلی