- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با فراقت چند سازم برگ تنهاییم نیست دستگاه صبر و پایاب شکیباییم نیست
2 ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد ترس تنهاییست ور نه بیم رسواییم نیست
3 مرد گستاخی نیم تا جان در آغوشت کشم بوسه بر پایت دهم چون دست بالاییم نیست
4 بر گلت آشفتهام بگذار تا در باغ وصل زاغ بانگی میکنم چون بلبل آواییم نیست
5 تا مصور گشت در چشمم خیال روی دوست چشم خودبینی ندارم روی خودراییم نیست
6 درد دوری میکشم گر چه خراب افتادهام بار جورت میبرم گر چه تواناییم نیست
7 طبع تو سیر آمد از من جای دیگر دل نهاد من که را جویم که چون تو طبع هرجاییم نیست
8 سعدی آتش زبانم در غمت سوزان چو شمع با همه آتش زبانی در تو گیراییم نیست