- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن یعنی بیار مرهم و درمان داغ کن
2 کشتی روانه ساز که باد مراد خاست اختر دلیل شد طلب شبچراغ کن
3 آن گوهر مراد که از دیده غایبست شاید که در کنار تو باشد سراغ کن
4 ای آنکه سنگ می فگنی بر سبوی ما بستان پیاله یی و علاج دماغ کن
5 از جام لاله مستم و از بوی گل خراب باور نمی کنی سخنم، گشت باغ کن
6 مردم در انتظار و همایی نشد شکار ای چرخ استخوان مرا پیش زاغ کن
7 در بزم عیش نیست فغانی دگر قرار می زور کرد روی بکنج فراغ کن