ساقی در آتشم، نظری از بابافغانی شیرازی غزل 471

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن

1 ساقی در آتشم، نظری در ایاغ کن یعنی بیار مرهم و درمان داغ کن

2 کشتی روانه ساز که باد مراد خاست اختر دلیل شد طلب شبچراغ کن

3 آن گوهر مراد که از دیده غایبست شاید که در کنار تو باشد سراغ کن

4 ای آنکه سنگ می فگنی بر سبوی ما بستان پیاله یی و علاج دماغ کن

5 از جام لاله مستم و از بوی گل خراب باور نمی کنی سخنم، گشت باغ کن

6 مردم در انتظار و همایی نشد شکار ای چرخ استخوان مرا پیش زاغ کن

7 در بزم عیش نیست فغانی دگر قرار می زور کرد روی بکنج فراغ کن

عکس نوشته
کامنت
comment