-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن رحمی به حال عاشق از پا فتاده کن
2 باری غبار کلفتم از لوح دل بشوی این لوح را چو صفحه آیینه ساده کن
3 دارم من از خیال تو در سینه شعلهای بنمای روی و آتش ما را زیاده کن
4 واصل به او نگشته عبادت درست نیست در کعبه گر نماز گذاری اعاده کن
5 اول ز درد توشه راهی به هم رسان آنگاه عزم رفتن و تحصیل جاده کن
6 معلوم ما شده است که از سر گذشتهای قصاب راه صلح ز دلدار اراده کن