مگر مردمی از سرایندهٔ فرامرزنامه فرامرزنامه 1

سرایندهٔ فرامرزنامه

آثار سرایندهٔ فرامرزنامه

سرایندهٔ فرامرزنامه

مگر مردمی خیره دانی همی

1 مگر مردمی خیره دانی همی جز این را ندانی نشانی همی

2 تو را از دو گیتی برآورده اند به چندین میانجی بپرورده اند

3 نخستین به فطرت پسین شمار تویی خویشتن را به بازی مدار

4 شنیدم ز دانا دگرگونه زین چه دانیم راز جهان آفرین

5 نگه کن سرانجام خود را ببین چو کاری بیابی بهی برگزین

6 به رنج اندر آری تنت را رواست که خود، رنج بردن به دانش سزاست

7 به رنج اندر است ای خردمند گنج نیابد کسی گنج، نابرده رنج

8 نه گشت زمانه بفرسایدش نه این رنج و تیمار بگزایدش

9 ازو دان فزونی، وز او دان شمار بد و نیک، نزدیک او آشکار

10 ز یاقوت سرخست چرخ کبود نه از باد و آب و نه از گرد و دود

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر