- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست که راحت دل رنجور بیقرار منست
2 به خواب درنرود چشم بخت من همه عمر گرش به خواب ببینم که در کنار منست
3 اگر معاینه بینم که قصد جان دارد به جان مضایقه با دوستان نه کار منست
4 حقیقت آن که نه درخورد اوست جان عزیز ولیک درخور امکان و اقتدار منست
5 نه اختیار منست این معاملت لیکن رضای دوست مقدم بر اختیار منست
6 اگر هزار غمست از جفای او بر دل هنوز بنده اویم که غمگسار منست
7 درون خلوت ما غیر در نمیگنجد برو که هر که نه یار منست بار منست
8 به لاله زار و گلستان نمیرود دل من که یاد دوست گلستان و لاله زار منست
9 ستمگرا دل سعدی بسوخت در طلبت دلت نسوخت که مسکین امیدوار منست
10 و گر مراد تو اینست بی مرادی من تفاوتی نکند چون مراد یار منست