مگر شبلی بمجلس از عطار نیشابوری الهی نامه 7

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

مگر شبلی بمجلس بود یک روز

1 مگر شبلی بمجلس بود یک روز یکی پرسید ازو کای عالم افروز

2 بگو تا کیست عارف، گفت آنست که گر در پیش او هر دو جهانست

3 به یک موی مژه برگیرد از جای که عارف آورد هم بیش ازین پای

4 یکی پرسید ازو روزی دگربار که عارف کیست ای استاد اسرار

5 چنین گفت او که عارف ناتوانی که نارد تاب این دنیا زمانی

6 یکی برجَست و گفت ای عالم افروز تو عارف را چنین گفتی فلان روز

7 کنون امروز می‌گوئی چنین تو تناقض می‌نهی در راه دین تو

8 جوابی داد شبلی روشن آن روز که ای سائل نبودم من من آن روز

9 ولی چون من منم امروز عاشق ازین بهتر جوابت نیست صادق

10 هر آنکو یک جهت بیند جمالی نباشد دیدن او را کمالی

11 بباید دید نیکی و بدی هم مقامات خودی و بیخودی هم

12 ولی چون آن همه پیوسته بینی بدو نیکش همه در بسته بینی

13 اگر بینی بدی نیکو بوَد آن برای آنکه آن از او بوَد آن

14 ز معشوقت مبین عضوی بُریده بهم پیوسته بین چون اهلِ دیده

15 ز یک عضوش مشو از دست زنهار که هفت اندام باید دید هموار

16 که چون هم خانه و هم سقف بینی جهانی عشق بر خود وقف بینی

عکس نوشته
کامنت
comment