- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ولی اژدها پور آن شهریار بسی بود استمگر و نابکار
2 در آن عصر میری زاکمینیان که کاوس خواندندی او را کیان
3 بر اهواز و بر پارس بد پادشا به پارزگراد اندرون داشت جا
4 ورا اژدها دختر خویش داد که او بد جهانجوی واکمین نژاد
5 مرآن دخت را بد فرامیز نام که ماندانه خوانند او را عوام