-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سوز تو شبی بسازم آورد وندر سخنی درازم آورد
2 زان دم که تو روی باز کردی از هر چه به جز تو بازم آورد
3 گر تیغ زنند رخ نپیچیم زین قبله که در نمازم آورد
4 اقبال به کعبهٔ وصالت بیدرد سر مجازم آورد
5 چون توبهٔ منزل امانی با بدرقه و جوازم آورد
6 لطف تو به مکهٔ حقیقت از بادیهٔ حجازم آورد
7 آن بخت که دل به خواب میجست بیدار ز در فرازم آورد
8 این قاعدهٔ نیازمندی در عهد تو بینیازم آورد
9 چون دید که: شمع جمع عشقم اندوه تو در گدازم آورد
10 گستاخی اوحدی برتو در غارت و ترکتازم آورد