- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای برادر زکی بمرد و بشد تا یکی به ز ما قرین جوید
2 تا ز آب حیات آن عالم تن و جان از عدم فرو شوید
3 من ز غم مردهام که کی بود او باز از آنجا به سوی من پوید
4 پس تو گویی که مرثیت گویش زنده را مرده مرثیت گوید