-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برفت هر که در اینخانه بود و یار بماند هزار نقش زدودیم تا نگار بماند
2 دل مرا بکنار اختیار کرد و بچرخ نماند و آرزوی چرخ در کنار بماند
3 گذشت هر چه ز هر خار زخم دید گلم گلی بود که منزه ز زخم خار بماند
4 بسیر باغ وجود آمد آن بهار و گذشت چه نقشها که درین باغ از آن بهار بماند
5 طربسرای مرا بود سروی از قد یار بلند و دلکش و سرسبز و پایدار بماند
6 بدار عشق چه منصورهاست بر سر دار گمان مبر تو که منصور رفت و دار بماند
7 هزار پرده بهر راز داشتم من و عشق درید و راز درون من آشکار بماند
8 ببرد سیل سرشکم هزار کوه ز جای غم تو بود که چون کوه استوار بماند
9 ثبات کوه و قرار زمین و دور سپهر نماند و میکده عشق بر قرار بماند
10 نماند شعری و چندین هزار شعر بلند ز عشق روی تو از من بیادگار بماند
11 ز عقل پیر ضیا و ز نفس نور بدهر؟ ز طبع من سخن نغز آبدار بماند
12 بکوی یار پریشان بسی رسید و گذشت بجز حکایت من کاندرین دیار بماند
13 چه غم که دولت دنیی نماند بهر صفا خزائن گهر پاک شاهوار بماند