- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیار آن که قرین را سوی قرین کشدا فرشته را ز فلک جانب زمین کشدا
2 به هر شبی چو محمد به جانب معراج براق عشق ابد را به زیر زین کشدا
3 به پیش روح نشین زان که هر نشست تو را به خلق و خوی و صفتهای همنشین کشدا
4 شراب عشق ابد را که ساقیش روح است نگیرد و نکشد ور کشد چنین کشدا
5 برو بدزد ز پروانه خوی جانبازی که آن تو را به سوی نور شمع دین کشدا
6 رسید وحی خدایی که گوش تیز کنید که گوش تیز به چشم خدای بین کشدا
7 خیال دوست تو را مژده وصال دهد که آن خیال و گمان جانب یقین کشدا
8 در این چهی تو چو یوسف خیال دوست رسن رسن تو را به فلکهای برترین کشدا
9 به روز وصل اگر عقل ماندت گوید نگفتمت که چنان کن که آن به این کشدا
10 بجه بجه ز جهان همچو آهوان از شیر گرفتمش همه کان است کان به کین کشدا
11 به راستی برسد جان بر آستان وصال اگر کژی به حریر و قز کژین کشدا
12 بکش تو خار جفاها از آن که خارکشی به سبزه و گل و ریحان و یاسمین کشدا
13 بنوش لعنت و دشنام دشمنان پی دوست که آن به لطف و ثناها و آفرین کشدا
14 دهان ببند و امین باش در سخن داری که شه کلید خزینه بر امین کشدا