- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای روز روشنت ز شب تیره در حجاب وی زیر سایه بان سر زلفت آفتاب
2 دست قضا ز آیت خوبی به کلک صنع بنوشت گرد آتش رویت خطی چو آب
3 گه ماه تام در دل شب می شود نهان گه پیچ زلف در بر خط می رود به تاب
4 باشد به زیر دامن شب، دل فروز روز دارد به جیب ابر سیه، ماهتاب تاب
5 سطری نبشت بر مه تابان ز گرد عود خطی کشید بر گل خندان ز مشک ناب
6 ای خط جان فزای تو جان بخش مرد و زن وی زلف دلربای تو دلبند شیخ و شاب
7 زلفت به کار خسته دلان می زند گره خطت به خون سوختگان می کند شتاب
8 رخسار مه به مشک سیه کرده ای نهان یا پیش گل ز سنبل تر بسته ای نقاب؟
9 شاها! ز حیدر ار بستانی خطی به خون چون بنده از درت نگریزد به هیچ باب