بزرگی گفت پر شوقست از عطار نیشابوری الهی نامه 5

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

بزرگی گفت پر شوقست جانم

1 بزرگی گفت پر شوقست جانم که شد عمری که من دربندِ آنم

2 که از من صدقهٔ برسد بدرویش که آن صدقه نبیند کس کم و بیش

3 چو رفتست این دقیقه بر زبانش چنین گفتست هاتف آن زمانش

4 که تو باید اگر صاحب یقینی که آن صدقه که بخشیدی نه بینی

5 تو همچون مُردهٔ بد می‌نمائی که خود را مُرده و زنده بلائی

6 نخواهی زندگانی گر بدانی که مردن بهترت زین زندگانی

7 اگر تو پیش دان و پیش بینی همه کم کاستی خویش بینی

عکس نوشته
کامنت
comment