«بوذر» آن نو گل از واعظ قزوینی دیوان اشعار 32

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

«بوذر» آن نو گل بستان کمال

1 «بوذر» آن نو گل بستان کمال کرد از این عالم فانی چو سفر

2 نو گلی رفت که چون لاله گذاشت داغها گلشن خود را بجگر

3 کرد از این اجر مصیبت فارغ ذمه خویشتن از حق پدر

4 چید اگر دست اجل خوش ثمری باش یارب تو نگهدار شجر

5 عقل تاریخ وفاتش پرسید گفتمش:«حیف ز ملابوذر!»

عکس نوشته
کامنت
comment