- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بوئی زگلشنی است بدل خارخار ما باید که بشکفد گلی آخر زخار ما
2 درنقش هر نگار نگر نقش آن نگار گرچه نگار و نقش ندارد نگار ما
3 رفتم چو در کنارش ازمن کناره کرد کر خود کناره گیر و درآرد کنار ما
4 کردیم از دو کون غم دوست اختیار بگرفت اختیار زما اختیار ما
5 گوهر که هر چه کم کند از ما سراغ کن جام جهان نماست دل بی غبار ما
6 ما را بهاروسبزه و گلزار درو لست از مهر جان خزان نپذیرد بهار ما
7 اندوه عالمی بدل خود گرفته ایم کسی را غبار کی رسد از رهگذار ما
8 بر دوش خویش بار دو عالم نهاده ایم کی دوش کس گرانشود از بار بار ما
9 از یک شرار آه بسوزیم هر دو کون یاران حذر کنید ز سوز شرار ما
10 روزی گل مراد بخواهدشکفت فیض زین گریه های دیدهٔ شب زنده دار ما