1 دمید سبزه دگر عید انتعاش من است حریر سایه گل فرش خوش قماش من است
2 شکفت از او گل صدبرگ چون ستاره صبح مگر نسیم سحر آه دلخراش من است
1 سیرگاه قدح کشان مهتاب شوخی پیر دلجوان مهتاب
2 ابرو باران و روح لاله وگل صبح نوروز می کشان مهتاب
1 بی رخت شکوه ز بخت سیهی نیست مرا لاف طاقت زده ام کم گنهی نیست مرا
2 دیده گر جلوه گه گلشن امید شود همچو نرگس سر و برگ نگهی نیست مرا
1 چو شمع سوختگی تر کند دماغ مرا نگاه گرم دهد روشنی چراغ مرا
2 بهار تشنه خونم شود اگر داند که آب تیغ تو سرسبز کرده باغ مرا