1 خوشا قوم آریان نیکو تبار که ایران از آنان بود یادگار
2 همه ژرمن و اند و سکسان و هاد از آن بیخ فرخنده دارد نژاد
3 پرستیدن ماه و خور کارشان به بلخ و به خوارزم بازارشان
4 بدی کار آن قوم برزیگری به صحرای جیحون و مرو و هری
1 پس از وی زرکسیس کش پور بود هم از دخت سیروس وخشور بود
2 به گاه مهی اندر آمد دلیر همانا که او بود فرخ زریر
1 بیاراست پس تاج الماس را نشانید بر تخت ارزاس را
2 که شه را یکی پور بد خردسال دگر دوده را کشت آن بد سگال