- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوشا آن دل که سرگرم غمِ جانانهای باشد ز شور عشق او بر هر زبان افسانهای باشد
2 محبت هر دلی را قابل الفت نمیداند تجلی کی چراغافروز هر پروانهای باشد
3 ز دریای محبت ره به ساحل میبرد شوقی که بر دوش خطر همچون حبابش خانهای باشد
4 حریفی قابل صاف محبت میتواند شد که بر کف از شکست خاطرش پیمانهای باشد
5 دل ساغر بر ما با کسی صافی است در عالم که چون خُم خوشنشین گوشهٔ میخانهای باشد