- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن مبحث تحقیق را در دفتر جان داشتن
2 دیبهها بی کارگاه و دوک و جولا بافتن گنجها بی پاسبان و بی نگهبان داشتن
3 بنده فرمان خود کردن همه آفاق را دیو بستن، قدرت دست سلیمان داشتن
4 در ره ویران دل، اقلیم دانش ساختن در ره سیل قضا، بنیاد و بنیان داشتن
5 دیده را دریا نمودن، مردمک را غوصگر اشک را مانند مروارید غلطان داشتن
6 از تکلف دور گشتن، ساده و خوش زیستن ملک دهقانی خریدن، کار دهقان داشتن
7 رنجبر بودن، ولی در کشتزار خویشتن وقت حاصل خرمن خود را بدامان داشتن
8 روز را با کشت و زرع و شخم آوردن بشب شامگاهان در تنور خویشتن نان داشتن
9 سربلندی خواستن در عین پستی، ذرهوار آرزوی صحبت خورشید رخشان داشتن