1 بیکسیم ساخت خریدار خویش سوختم از گرمی بازار خویش
2 یکجهتی حلقه دام وفاست صید بتانیم و گرفتار خویش
3 خاک رهم سیر جهان می کنم همسفر شوق سبکبار خویش
4 جلوه غربت ز وطن دیده ام آینه ام سایه دیوار خویش
5 هر دو جهان خواب فراموشیم منتم از دیده بیدار خویش
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 آنکه گرداند ز ما دانسته راه خویش را کاش می آموخت برگشتن نگاه خویش را
2 انتقام فتنه از بیباکی من می کشد خوی حسن از عشق می داند گناه خویش را
1 ای نام تو قبله زبانها چشم دلها چراغ جانها
2 آیینه راز توست عالم پیداست ز نامها نشانها
1 اگر دنیا اگر عقبا علی بن ابیطالب اگر امروز اگر فردا علی بن ابیطالب
2 فروغ دیده وحدت صفای سینه کثرت بهشت خاطر دانا علی بن ابیطالب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به