«بِسْمِ از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 1

رشیدالدین میبدی

آثار رشیدالدین میبدی

رشیدالدین میبدی

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان‌

1 «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان‌ فَالزَّاجِراتِ زَجْراً (۲) بآیتهای قرآن که باززنندست از بدیها.

2 وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا (۱) بفرشتگان پرستندگان او قطار قطار. فَالتَّالِیاتِ ذِکْراً (۳) بخوانندگان سخن خداوند عزّ و جلّ.

إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ (۴) که خداوند شما یکی است. ,

رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما خداوند آسمانها و زمینها و هر چه میان آن، وَ رَبُّ الْمَشارِقِ (۵) و خداوند مشرق و مغرب آفتاب. ,

إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا ما بیاراستیم آسمان دنیا را، بِزِینَةٍ الْکَواکِبِ (۶) بآرایش ستارگان. ,

وَ حِفْظاً مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ مارِدٍ (۷) آن ستارگان نگاه داشت کردیم و کوشیدن از هر دیوی ستنبه شوخ. ,

لا یَسَّمَّعُونَ إِلَی الْمَلَإِ الْأَعْلی‌ نمی‌نیوشند بآن گروهان زبرین، وَ یُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جانِبٍ (۸) و می‌اندازند ایشان را از هر سوی. ,

دُحُوراً براندن ایشان، وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ (۹) و ایشانراست عذابی پیوسته همیشه. ,

إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ مگر که دیوی سخن دزد سخنی رباید،، فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ (۱۰) در پی او نشیند شاخی آتش درفشان سوزان. ,

فَاسْتَفْتِهِمْ پرس از ایشان، أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً که ایشان سخت‌تراند بر آفریدگار در آفرینش أَمْ مَنْ خَلَقْنا یا او که بیافریدیم، إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِینٍ لازِبٍ (۱۱) ما بیافریدیم ایشان را از گلی دوسنده. ,

بَلْ عَجِبْتَ شگفت می‌آید ترا، وَ یَسْخَرُونَ (۱۲) و افسوس میدارند بر تو و سست می‌فرادارند ترا. ,

وَ إِذا ذُکِّرُوا و چون ایشان را پند دهند و در یاد ایشان دهند، لا یَذْکُرُونَ (۱۳) یاد نکنند و پند نپذیرند. ,

وَ إِذا رَأَوْا آیَةً و آن گه که نشانی بینند از نشانهای، یَسْتَسْخِرُونَ (۱۴) یکدیگر را بر سخریت می‌خوانند. ,

وَ قالُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ (۱۵) و آن نشان را میگویند نیست این مگر جادویی آشکارا. ,

أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً باش ما آن گه که خاک گردیم و استخوان، أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (۱۶) أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ (۱۷) ما با پدران پیشینان ما برانگیختنی‌ایم؟ ,

قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ (۱۸) گوی «نعم» آری برانگیختنی‌اید و شما درمانده و کم آمده. ,

فَإِنَّما هِیَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ یَنْظُرُونَ (۱۹) چنین بود جز ازین نه یک راندن بود که ایشان زنده می‌شوند می‌نگرند. ,

وَ قالُوا یا وَیْلَنا و میگویند ای هلاکا بر ما و نفریغ، هذا یَوْمُ الدِّینِ (۲۰) آنک این روز شمار و پاداش. ,

هذا یَوْمُ الْفَصْلِ این آن روزگار بر گزاردن است، الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ (۲۱) آن روز که شما بدروغ می‌داشتید و می‌گفتید که دروغ است. ,

احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ فراهم آرید ایشان را که بر خود ستم کردند و همسران ایشان را، وَ ما کانُوا یَعْبُدُونَ (۲۲) مِنْ دُونِ اللَّهِ و هر چه می‌پرستیدند فرود از اللَّه، فَاهْدُوهُمْ إِلی‌ صِراطِ الْجَحِیمِ (۲۳) و ایشان را فرا سر راه دوزخ دهید. ,

عکس نوشته
کامنت
comment