«بِسْمِ از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 1

رشیدالدین میبدی

آثار رشیدالدین میبدی

رشیدالدین میبدی

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان‌

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان‌ ,

«المر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ» این حروف قرآن آیات و سخنان آن نامه است که خدای تعالی فرستاد، «وَ الَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» و آنچه فرو فرستاده آمد بتو از خداوند تو، «الْحَقُّ» راستست و درست، «وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ (۱)» لکن بیشتر مردمان بنمی‌گروند. ,

«اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّماواتِ» اللَّه تعالی اوست که برداشت هفت آسمان، «بِغَیْرِ عَمَدٍ» بی ستون، «تَرَوْنَها» می بینید، «ثُمَّ اسْتَوی‌ عَلَی الْعَرْشِ» آن گه پس مستوی شد بر عرش، «وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ» و نرم کرد و روان و فرمان بردار آفتاب و ماه را، «کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّی» تا هر دو می‌روند هنگامی نام زد کرده را، «یُدَبِّرُ الْأَمْرَ» کار می‌گرداند و می‌راند و پیش می‌برد، «یُفَصِّلُ الْآیاتِ» نشانها پیدا می‌کند «لَعَلَّکُمْ بِلِقاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ (۲)» تا مگر شما برستاخیز و دیدار خداوند خویش گرویدنی راست بگروید. ,

«وَ هُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ» او آنست که زمین را پهن باز کشید، «وَ جَعَلَ فِیها رَواسِیَ» و کوه‌های بلند در آن لنگر کرد، «وَ أَنْهاراً» و جویها ساخت روان، «وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِیها» و از هر میوه‌ای کرد در آن، «زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ» جفت جفت،، «یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ» شب تاریک در سر روز روشن می‌کشد، «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ» در آن نشانهای پیداست، «لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (۳)»گروهی را که اندیشه کنند. ,

«وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ» و در زمین پاره‌هایی است از یکدیگر نزدیک، «وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ» و رزانی از انگورها، «وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ» و کشت زار و خرما بنان، «صِنْوانٌ» درختان دو ساق و سه ساق و چهار ساق، «وَ غَیْرُ صِنْوانٍ» و یک ساق، «یُسْقی‌ بِماءٍ واحِدٍ» از یک آب همه را آب میدهند، «وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلی‌ بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ» و ما لختی را از آن بر دیگر فضل می‌دهیم در شیرینی و نیکویی و بزرگی و همواری و در رنگ و بوی و طعم و جنس، «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ» در آن نشانهایی روشن است، «لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۴)» ایشان را که دریابند. ,

«وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ» و اگر شگفت داری شگفتست سخن ایشان، «أَ إِذا کُنَّا تُراباً» باش ما آن گه که خاک گردیم، «أَ إِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ» باش ما در آفرینش نو خواهیم بود، «أُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ» ایشان آنند که خداوند خویش را کافر شدند، «وَ أُولئِکَ الْأَغْلالُ فِی أَعْناقِهِمْ» و ایشان آنند که فلهاست در گردنهای ایشان، «وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ» و ایشانند که آتشیانند، «هُمْ فِیها خالِدُونَ (۵)» ایشان در آن جاودان. ,

«وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ» برستاخیز می‌شتابند ناگرویده و ایمان نیاورده، «وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ» و گذشت پیش از ایشان، «الْمَثُلاتُ» عقوبت های گوناگون «وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ» و خداوند تو با آمرزگاری خداوندیست مردمان را، «عَلی‌ ظُلْمِهِمْ» با آن ستم که ایشان بر خود می‌کنند، «وَ إِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقابِ (۶)» و خداوند تو سخت عقوبتست. «وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا» و می‌گویند ایشان که کافر شدند، «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ» که چرا فرو فرستاده نمی‌آید بر محمد (ص) آیتی از خداوند او، «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ» تو بیم نمای آگاه کننده‌ای، «وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (۷)» و هر قومی را داعی ایست باز خواننده‌ای. ,

عکس نوشته
کامنت
comment