- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان ,
الر کِتابٌ این حروف نامهایست أُحْکِمَتْ آیاتُهُ درست و راست و بیغلط گفته و فرستاده سخنهای او و معنیها درو. ,
ثُمَّ فُصِّلَتْ پس آن گه گشاده و روشن و پیدا باز نموده مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ (۱) از نزدیک دانای راستدان آگاهی نهاندان. ,
أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ آن را که نپرستید مگر اللَّه إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ وَ بَشِیرٌ (۲) که من رسانندهام شما را ازو آگاهی دهنده و بیم نمایم شاد کننده و رامش رسانم. ,
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ و آن را که آمرزش خواهید از خداوند خویش ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ و باز گردید باو یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً تا شما را برخورداری دهد بر خورداری نیکو إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی تا آن هنگام که نام زد کرده در رسد وَ یُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ و هر خداوند فضل را و افزونی را در کردار و خدمت فضل او و ثواب آن افزونی او باو دهد. ,
وَ إِنْ تَوَلَّوْا و اگر برگردید فَإِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ من میترسم بر شما عَذابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ (۳) از عذاب بزرگ در روزی بزرگ. ,
إِلَی اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ با خدای است بازگشت شما وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (۴) و او بر همه چیز تواناست. ,
أَلا آگاه باشید و إِنَّهُمْ یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ فراهم میگیرند نهانی خویش بر نهانهایی لِیَسْتَخْفُوا مِنْهُ تا آن را پنهان دارند از اللَّه أَلا آگاه باشید حِینَ یَسْتَغْشُونَ ثِیابَهُمْ آن گه که جامها در سر میکشند یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ میداند اللَّه هر چه نهان میدارند و آشکارا مینمایند إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (۵) که اللَّه داناست بهرچه در دلها است. ,
وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ و نیست هیچ جمندهای در زمین إِلَّا عَلَی اللَّهِ رِزْقُها مگر بر خدا است روزی آن وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها و میداند جای آرام آن و جای سپنجگانی آن. کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ (۶) همه در لوح است در نسختی پیدا روشن. ,
وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ او آنست که بیافرید هفت آسمان و هفت زمین فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ در شش روز وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ و عرش او بر آب بود لِیَبْلُوَکُمْ تا بیازماید شما را أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا که کیست از شما نیکو کارتر وَ لَئِنْ قُلْتَ و اگر گویی إِنَّکُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ که شما انگیختنیاید از خاک از پس مرگ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا خواهند گفت کافران إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ (۷) که نیست این سخن مگر جادویی آشکار ,
وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ و اگر واپس داریم از ایشان عذاب إِلی أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ تا هنگامی شمرده لَیَقُولُنَّ خواهند گفت ما یَحْبِسُهُ چه چیز آن عذاب را باز میبرد أَلا یَوْمَ یَأْتِیهِمْ آگاه باشد آن روز که بایشان آید لَیْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ از ایشان بازداشتنی نیست وَ حاقَ بِهِمْ و فرا سرایشان نشیند ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (۸) آنچه بر آن میخندیدند و افسوس میکردند بر آن. ,
وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ و اگر مردم را بچشانیم مِنَّا رَحْمَةً از خود مهربانی ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ آن گه بازستانیم ازو إِنَّهُ لَیَؤُسٌ کَفُورٌ (۹) مردم براستی نومید است ناسپاس. ,
وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ و اگر چشانیم او را نیک روزی و تن آسانی بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ پس گزند و بد روزگاری که رسیده بود باو لَیَقُولَنَّ براستی که او گوید ذَهَبَ السَّیِّئاتُ عَنِّی آن بد روزی و بد حالی و آن بیماری و درویشی همه رفت از من إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ (۱۰) براستی که او شاد است خویشتن دوست لاف زن نازنده. ,
إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا مگر ایشان که شکیبااند وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ و در تنگ روز نیکوکار أُولئِکَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کَبِیرٌ (۱۱) ایشانند که ایشان را است آمرزش و مزد بزرگوار. ,