بی سبزه نوبهار ندانم از اسیر شهرستانی غزل 287

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

بی سبزه نوبهار ندانم چکاره است

1 بی سبزه نوبهار ندانم چکاره است معشوق ریش دار بهشت نظاره است!

2 روشن سواد دیده کند فهم مصرعم عالم تمام یک جگر پاره پاره است

3 چشم دلم همیشه به سوی تو می جهد گر خواب رفته سبحه صد استخاره است

4 نومیدی تمام امید تمام ما بیچارگی کلید درگنج چاره است

5 از هر پیاله لذت سرشار گل کند با دوست می بنوش که عمر دوباره است

عکس نوشته
کامنت
comment