بی‌تو دل خسته جان نمی‌خواهد از سیف فرغانی غزل 248

سیف فرغانی

آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی

بی‌تو دل خسته جان نمی‌خواهد

1 بی‌تو دل خسته جان نمی‌خواهد جان بی‌رخ تو جهان نمی‌خواهد

2 جان می‌دهد و جهان خود آن تست دل وصل تو رایگان نمی‌خواهد

3 وز آنکه درین بهات سودی نیست این بنده ترا زیان نمی‌خواهد

4 من با تو نشستن آرزو دارم وین مجلس ما مکان نمی‌خواهد

5 آن را که حدیث تو به دل پیوست دیگر دهنش زبان نمی‌خواهد

6 زهر غم تو به جان خورم زیرا کآن لقمه جز این دهان نمی‌خواهد

7 مشتاق تو در جهان نمی‌گنجد سیمرغ تو آشیان نمی‌خواهد

8 از دنیی و آخرت تبرا کرد این ترک بگفت وآن نمی‌خواهد

9 هر تیر که عشق راست در جعبه جز ابروی تو کمان نمی‌خواهد

10 بر هرکه نشانه گشت تیرت را گر تیغ زنی امان نمی‌خواهد

11 منویس و مگوی سیف فرغانی کین قصه دگر بیان نمی‌خواهد

عکس نوشته
کامنت
comment