- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از ما حذر که دست ز آداب شسته ایم شرم از دل و زبان، به می ناب شسته ایم
2 از یک حدیث لطف، که آن هم دروغ بود امشب ز دفتر گله صد باب شسته ایم
3 امروز آب دیده ندارد اثر که دوش تلخی گریه را، به شکر خواب شسته ایم
4 از رنگ و بوی گریه ما دور دامنت صد آرزوی کشته درین آب شسته ایم
5 از عیش ما مپرس «نظیری » خبر که ما چون خضر لب ز چشمه نایاب شسته ایم