بت سمن بر سیمین عذار سنگین از حیدر شیرازی غزل 41

حیدر شیرازی

آثار حیدر شیرازی

حیدر شیرازی

بت سمن بر سیمین عذار سنگین دل

1 بت سمن بر سیمین عذار سنگین دل چگونه صبر کند در غم تو چندین دل

2 ز عشق حقه ی لعل تو می دهد جان، جان به کفر طره ی زلف تو می دهد دین، دل

3 دل تو بر من بی دین و دل نمی بخشد بگو که تا چه کنم در زمانه با این دل؟

4 به خون خویش چو فرهاد می کند بازی ز عشق آن لب شکرفشان شیرین، دل

5 در آرزوی خیال تو ساخت چندین جان در انتظار جمال تو سوخت مسکین دل

6 از آن زمان که نظر کرد و عارض تو بدید نمی کند نظری سوی ماه و پروین، دل

7 ز عشق روی تو چون حیدر پریشان حال به خون خویش کند روی خویش رنگین دل

عکس نوشته
کامنت
comment