منزل بسی دور و بپا ما را شکسته از طبیب اصفهانی غزل 1

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

منزل بسی دور و بپا ما را شکسته خارها

1 منزل بسی دور و بپا ما را شکسته خارها واماندگان را مهلتی ای کاروان سالارها

2 آگه زرنج بادیه باشند واپس ماندگان محمل نشینان را چه غم باشد ز زخم خارها

3 هر کس که در این کاروان فهمد زبان عشق را داند که در بانگ جرس پنهان بود گفتارها

4 گو باغبان بر روی ما بندد در گلزار را ما را نگاهی بس بود از رخنه دیوارها

5 با این قد رعنا اگر برطرف گلشن بگذری بندد ز طوق قمریان سرو چمن زنارها

6 عمری طبیب از گفتگو خاموش بودم این زمان شد آب از سوز دلم مهر لب اظهارها

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر