- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بردری ز آمد شد بسیار آزاریم هست گر خدا صبری دهد اندیشه کاریم هست
2 صبر در میبندند اما نیستم ایمن ز شوق خانهٔ پر رخنهٔ کوتاه دیواریم هست
3 گر شود ناچار و دندان بر جگر باید نهاد چاره خود کردهام جان جگر خواریم هست
4 کی گریزم از درت اما ز من غافل مباش گر توام خواهی که بفروشی خریداریم هست
5 گر چه ناید بندهای چون من به کار کس ولی نقش دیوارم ولیکن پای رفتاریم هست
6 جز در دولتسرای وصل تو هر جا روم در حسابی هستم و قدری و مقداریم هست
7 حرمت من گر نداری حرمت عشقم بدار خود اگر هیچم دل و طبع وفا داریم هست
8 کوری چشم رقیبان زان گلستان امید نیست گر دامان پر گل ، چشم پرخاریم هست
9 وحشی اظهار وفا کردست خون او مریز ور مدد خواهی به خون ، دست آشنا یاریم هست