جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

رو از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2493

غزل 2493 ام از 6329 غزلیات

رو بنمودی به تو گر همگی نه جانمی

1 رو بنمودی به تو گر همگی نه جانمی دیده شدی نشان من گر نه که بی‌نشانمی

2 سیمبرا نه من زرم لعل لبا نه گوهرم جوهر زر نمودمی گر نه درون کانمی

3 لطف توام نمی‌هلد ور نه همه زمانه را از هوس تو ای شکر همچو مگس برانمی

4 گلبن جان به عشق تو گفت اگر نترسمی سوسن وار گشتمی سر همه سر زبانمی

5 گوید خلق عاقلی یک نفسی به خود بیا گفتم اگر چنینمی یک نفسی چنانمی

6 سیم قبای ماه اگر لایق کوی تو بدی من کمرش گرفتمی سوی تواش کشانمی

7 موج هوای عشق تو گر هلدی دمی مرا آتش‌ها بکشتمی چاره عاشقانمی

8 گر نه ز تیر غیرت او چشم زمانه دوختی فاش و عیان به دست او بر مثل کمانمی

9 از تبریز و شمس دین رمز و کنایت است این آه چه شدی که پیش او من شده ترجمانمی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رو بنمودی به تو گر همگی نه جانمی

شاعر شعر رو بنمودی به تو گر همگی نه جانمی چه کسی است ؟

شاعر شعر رو بنمودی به تو گر همگی نه جانمی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر رو بنمودی به تو گر همگی نه جانمی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر رو بنمودی به تو گر همگی نه جانمی چیست ؟

قالب شعر رو بنمودی به تو گر همگی نه جانمی غزل است

مضمون اصلی شعر رو بنمودی به تو گر همگی نه جانمی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر