-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بنما رخ چو ماهت که ز دل برد قرارم بکشا ز غمزه تیری که جگر کند فگارم
2 قلمم که کاتب صنع به ازل نمود طغراء رقم نخست عشقت بنوشت در کنارم
3 اگر از عبیر زلفت خبری صبا بیارد به نوید مژده او من زار جان سپارم
4 چه شود خرامی ای گل سوی گلشن محبت به رهت ز دیده آبی زده چشم اشکبارم
5 الم سموم هجرت به خزان دهد گلم را به تصور وصالت ز خزان دمد بهارم
6 نه تصوریست دیگر به دل حزین طغرل که به جز هوای عشقت ز همه نموده عارم