-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بنه سر بحکم خدای یگانه شود تا بحکمت جهان دو گانه
2 بخواه ازخدا غیر عقبی و دنیی که بحر نوالش ندارد کرانه
3 نظر بر مدار از مسبب در اسباب سببهاست حیران او در میانه
4 فلک گر به پیچد ز فرمان او سر از آن شقتش میزند تازیانه
5 بپرداز خود را ز خود تا ببینی که ما و شما نیست الا بهانه
6 بصورت بود جور و معنی عدالت شکایت مکن از جفای زمانه
7 بدام تن افتاد تا مرغ جانم دلش خون شد از حسرت آشیانه
8 چو از موطن اصلیم یاد آید روانم شود بیخودانه روانه
9 مجو فیض از بینشانه نشانی که نتوان نشان داد از بینشانه