خموش می‌کند دلیر تماشای از قدسی مشهدی غزل 419

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

خموش می‌کند دلیر تماشای ماه من

1 خموش می‌کند دلیر تماشای ماه من من بعد، چشم آینه و دود آه من

2 تا چشم باز می‌کنم، از پیش رفته‌ای چون شمع، کاش بر مژه بودی نگاه من

3 کوتاه بهترست شب ناامیدی‌ام مگشا گره ز طره بخت سیاه من

4 در دیده‌ام ز روی تو آتش فتاده‌است روشن شود چراغ ز تاب نگاه من

5 نارسته زرد بود مرا سبزه امید رنگی نبرده باد خزان از گیاه من

6 قدسی، نسیم باغچه ناامیدی‌ام بر گلشن امید، نیفتاده راه من

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر