-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خموش باش دلا عرض مدعا کردی زبان به بند، سر گریه را چو وا کردی
2 ز شوخی ارچه بیکجا قرار نیست ترا برون نمی روی از خاطری که جا کردی
3 بگلشن از قدمت داغ لاله مرهم یافت بخنده هم گره از کار غنچه وا کردی
4 بزیر خاک تب هجر و رنج رشک بجاست کدام درد مرا ای اجل دوا کردی
5 بناله ام دل صد مرغ می کشد آنجا مرا برای چه از دام خود رها کردی
6 خوشم که دفتر دل نم کشیده بود ز خون به تیغ هر ورقش را ز هم جدا کردی
7 زمانه شاعرم ار کرد زو نمی رنجم چه کردمی اگرم شاعر گدا کردی
8 درین زمانه که مرغ کباب در قفس است کلیم فکر رهائی تو از کجا کردی