-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ناخلف را بکسی فخر ز آبا نرسد نسب گوهر بی آب بدریا نرسد
2 رشته طول امل عارف روشندل را راست چون رشته شمعست بفردا نرسد
3 بخت چون سدره کام شود عاشق را اثر گرمی خورشید بحر با نرسد
4 دو جهان حسرت بالات الف کش دارد سرو را با تو بیک فاخته دعوا نرسد
5 آنقدر کارشکن صافدلان را شده جمع که دگر دشمنی شیشه بخارا نرسد
6 حالت شمع دلیلست که در کشور عشق سر بسامان بجز از آتش سودا نرسد
7 ظاهر و باطنم از بسکه بود دور از هم رنگ خونم ز ته پوست بسیما نرسد
8 ما درین غمکده هم طالع زخم آمده ایم خنده بی گریه خونین بلب ما نرسد
9 همتم هست رسا بختم اگر کوتاهست پشت پایم رسد ار دست بدنیا نرسد
10 کس چه داند که کلیم ابر کدامین وادیست قاصد سیل گر از جانب صحرا نرسد