1 بیته گلشن چو زندان بچشمم گلستان آذرستان بچشمم
2 بیته آرام و عمر و زندگانی همه خواب پریشان بچشمم
1 دلم تنگه ندانم صبر کردن زدلتنگی بوم راضی بمردن
2 ز شرم روی ته مو در حجابم ندانم عرض حالم واته کردن
1 نفس شومم بدنیا بهر آن است که تن از بهر موران پرورانست
2 ندونستم که شرط بندگی چیست هرزه بورم بمیدان جهانست
1 مو از قالوا بلی تشویش دیرم گنه از برگ و باران بیش دیرم
2 اگر لاتقنطوا دستم نگیرد مو از یاویلنا اندیش دیرم
1 چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی که یکسر مهربانی دردسر بی
2 اگر مجنون دل شوریدهای داشت دل لیلی از آن شوریده تر بی
1 اگر دستم رسد بر چرخ گردون از او پرسم که این چون است و آن چون
2 یکی را میدهی صد ناز و نعمت یکی را نان جو آلوده در خون