1 بنده بودن تورا سزا باشد چون تو اندر جهان کجا باشد
2 گرکنم بندگیت هست صواب جز تو را بندگی خطا باشد
3 تا تو در شهر یار ما باشی کار در شهر کار ما باشد
4 نشود با نشاط بیگانه هر که با وصلت آشنا باشد
5 عاشقت را نفسگسسته شود گر ز تو یک نفس جدا باشد
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ماهکند بر فلک ستایش آن خَدّ سرو کند در چمن پرستش آن قد
2 عاریه دارند سرو و ماه تو گویی راستی و روشنی از آن قد و زان خد
1 ای کرده فتح و نصرت در مشرق آشکارا بگذشته زآب جیحون وآتش زده در اعدا
2 با خیلخیل لشکر چون سیلسیل باران با فوجفوج موکب چون موجموج دریا
1 عید و آدینه بهم بر پادشا فرخنده باد طالعش سعد و دلش شاد و لبش پرخنده باد
2 عید اَضحی فرخ و فرخنده آمد در جهان روز او چون عید اَضْحیٰ فرخ و فرخنده باد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به