- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بگرامی برادر جانی که مبادا بدش ز دور فلک
2 آن بتن مردمی، بجان یاری آن بخلق آدمی، بخلق ملک
3 داد یکدانه گوهری ایزد چه گهر؟ بهر چشم دل عینک!
4 عمر و توفیق، سرنوشتش باد حرف غم گرددش ز خاطر حک
5 تا برد ره بکعبه مقصود جاده شرع باشدش مسلک
6 تا برد ره بکعبه مقصود جاده شرع باشدش مسلک
7 گردد از نخل عمر برخوردار نشود لطف حق از او منفک
8 بهر تاریخ مولدش، گفتم: «بشب مبعث آمد این کودک »