- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گدای عشقم و سلطان حسن شاه من است به حسن نیت عشقم خدا گواه من است
2 خیال روی تو در هر کجا که خیمه زند ز بی قراریم آنجا قرارگاه من است
3 به محفلی که توئی صدهزار تیر نگاه روانه گشته ولی کارگر نگاه من است
4 هزار برق نظر خیره سوی روی تو لیک شعاع روی تو از پرتو نگاه من است
5 برای خود کلهی دوخت زین نمد هرکس چه غم ز بی کلهی کاسمان کلاه من است
6 خرابه ای شده ایران و مسکن دزدان کنم چه چاره که اینجا پناهگاه من است
7 اگرچه عشق وطن میکشد مرا اما خوشم بمرگ که ایندوست خیرخواه من است
8 ز تربت من اگر سر زند گیاه و از آن برنگ خون گلی ار بشکفد گیاه من است
9 در این دو روزه ایام غم مخور که گرت غمی بود غمت آسوده در پناه من است
10 ز راه کج چو بمنزل نمیرسی برگرد براه راست که این راه شاهراه من است
11 در اشتباه شد عمر و من یقین دارم که آنچه به ز یقین است اشتباه من است
12 اگرچه بیشتر از هر کسی گنه کارم ولیک عفو تو بالاتر از گناه من است
13 حقوق خویش ز مردان اگر زنان گیرند در این میان من و صد دشت زن سپاه من است
14 گریخت هر که ز ظلمی بمأمنی عارف شرابخانه در ایران پناهگاه من است