فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی
فیض کاشانی

بکوی سرّ قدر گر گذر توانی از فیض کاشانی غزل 280

غزل 280 ام از 1187 غزلیات

بکوی سرّ قدر گر گذر توانی کرد

1 بکوی سرّ قدر گر گذر توانی کرد به پیش تیر قضا جان سپر توانی کرد

2 چنانکه هست اگر سرّ کار دریابی ز دل شکایت بیجا بدر توانی کرد

3 چو دانی آنچه بتو میرسد نوشته شده است ز خار خار تاسف حذر توانی کرد

4 خدای را بعدالت اگر شناختهٔ بخویش نسبت اسباب شر توانی کرد

5 اگر ز آینهٔ سر غبار بزدائی بچشم سر برخ او نظر توانی کرد

6 اگر نقاب بر افتد ز طلعت ازلی بیک نگاه ابد را بسر توانی کرد

7 بر آستانهٔ جانان اگر دهد بارت سر و تن و دل و جان خاک در توانی کرد

8 اگر ز عالم صورت ز صدق دل نکنی بجان بعالم معنی سفر توانی کرد

9 چگونه ثبت توان کرد فیض در اوراق حدیث عشق چه سان مختصر توانی کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بکوی سرّ قدر گر گذر توانی کرد

شاعر شعر بکوی سرّ قدر گر گذر توانی کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر بکوی سرّ قدر گر گذر توانی کرد فیض کاشانی می باشد.

شعر بکوی سرّ قدر گر گذر توانی کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بکوی سرّ قدر گر گذر توانی کرد چیست ؟

قالب شعر بکوی سرّ قدر گر گذر توانی کرد غزل است

مضمون اصلی شعر بکوی سرّ قدر گر گذر توانی کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر