با چون منی چرا می از بابافغانی شیرازی غزل 214

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

با چون منی چرا می چون ارغوان خورند

1 با چون منی چرا می چون ارغوان خورند بگذار تا به کوی تو خونم سگان خورند

2 مغرور ناز و غمزه ی خویشی ترا چه غم بیچاره آنگروه که بر دل سنان خورند

3 خونابه ی دلم ز تو ای گل نه اندکست دردیکشان عشق تو رطل گران خورند

4 دیوانگان عشق ترا خواب و خور حرام آنانکه عاشقند چرا آب و نان خورند

5 شیران مرغزار تو ای مشگبو غزال بخشند صید را و دل خون چکان خورند

6 تاب زبان خلق نداری شکر مخواه دانی که عافیت طلبان استخوان خورند

7 خونم حلال گر نکشی پیش دشمنم این باده را ز دیده ی مردم نهان خورند

8 گر کوه غم رسد ز تو دل بد نمی کنم یاران مهربان غم یاران بجان خورند

9 می خور فغانی از کف خوبان که جور نیست جامی که دوستان برخ دوستان خورند

عکس نوشته
کامنت
comment