چون قد تو در چمن نباشد از اوحدی مراغه‌ای غزل 239

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

چون قد تو در چمن نباشد

1 چون قد تو در چمن نباشد چون روی تو یاسمن نباشد

2 اندر همه تنگهای شکر شیرین تر از آن دهن نباشد

3 ای باغ، مشو غلط ز رویش کین لاله در آن چمن نباشد

4 ای باد، مده به زلف او دل کان قاعده بی‌شکن نباشد

5 جانا، ستمی که می‌کنی تو گر فاش کنم، ز من نباشد

6 فردا سر گورم ار بکاوی جز داغ تو بر کفن نباشد

7 پیوند که با تو کرد جانم وقتی بینی، که تن نباشد

8 پیراهن وصل چون تو جانی بر قامت هر بدن نباشد

9 دوری مگزین، که اوحدی را جز خاک درت وطن نباشد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر