چون تیغ به دست از رودکی سمرقندی قصیده-قطعه 22

رودکی سمرقندی

آثار رودکی سمرقندی

رودکی سمرقندی

چون تیغ به دست آری، مردم نتوان کشت

1 چون تیغ به دست آری، مردم نتوان کشت نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت

2 این تیغ نه از بهر ستمکاران کردند انگور نه از بهر نبیذ است به چرخشت

3 عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت

4 گفتا که: که را کشتی تا کشته شدی زار؟ تا باز که او را بکشد؟ آن که تو را کشت

5 انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشت

عکس نوشته
کامنت
comment