- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون تو جان منی ای جان چه کنم جان و جهان را چو منم زنده به عشقت چه کشم منت جان را
2 چو رسد از تو جراحت بود آن منت و راحت بدو صد لابه از آن رو طلبم زخم سنان را
3 چو حدیث تو نگویم صفت عشق نجویم چو ره عشق بپویم چه کنم پای دوان را
4 چو ز عشق تو خرابم به جناب تو شتابم چو نشان تو نیابم بهلم نام و نشان را
5 چو شدم سوی تو بینا کنم از خویش تبرا چو شدم غرقه دریا چه کنم قعر و کران را
6 هله ای عاشق صادق بگسل بند علایق چو نهی روی به خالق منگر خلق جهان را
7 دل ز اندیشه جدا جو گذر از خویش و خدا جو تو در اقلیم فنا جو همگی امن و امان را
8 دلت از فیض نهانی نشود لوح معانی چو حسین ار نگذاری روش نطق زبان را