چون در عدم از جلال الدین محمد مولوی غزل 1482

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

چون در عدم آییم و سر از یار برآریم

1 چون در عدم آییم و سر از یار برآریم از سنگ سیه نعره اقرار برآریم

2 بر کارگه دوست چو بر کار نشینیم مر جمله جهان را همه از کار برآریم

3 گلزار رخ دوست چو بی‌پرده ببینیم صد شعله ز عشق از گل گلزار برآریم

4 بر دلدل دل چون فکند دولت ما زین بس گرد که ما از ره اسرار برآریم

5 چون از می شمس الحق تبریز بنوشیم صد جوش عجب از خم و خمار برآریم

عکس نوشته
کامنت
comment