سیف فرغانی

سیف فرغانی

سیف فرغانی
سیف فرغانی

چون برآمد آفتاب از مشرق از سیف فرغانی غزل 313

غزل 313 ام از 736 غزلیات

چون برآمد آفتاب از مشرق پیراهنش

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11

1 چون برآمد آفتاب از مشرق پیراهنش ماه رقاصی کند چون ذره در پیرامنش

2 از لباس بخت عریانم و گرنه کردمی دست در آغوش او بی زحمت پیراهنش

3 دست بختم برفشاند آستین تا ساق عرش گر بگیرد پای او گردم بسر چون دامنش

4 نرگس اندر بوستان رخساره او دید و گفت حال بلبل بین و با گل عمر ضایع کردنش

5 راستی جز شربت وصلش مرا دارد زیان گر طبیبم احتما فرماید از غم خوردنش

6 زآرزوی او همی خواهد که همچون ماهتاب افتد از بام فلک خورشید اندر روزنش

7 وصل و هجر دوست می کوشند هریک تا کنند دست او در گردنم یا خون من در گردنش

8 با قد و بالای آن مه سرو را ای باغبان یا بجای خویش بنشان یا ز بستان برکنش

9 دامن دلهای ما پر خار انده کرد باز آنکه هر ساعت کند پیراهنی پر گل تنش

10 گر ملامت گر نداند حال شبهای مرا زآفتاب روی او چون روز گردد روشنش

11 سیف فرغانی بدو نامه نمی یارد نوشت ای صبا هر صبحدم می بر سلامی از منش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چون برآمد آفتاب از مشرق پیراهنش

شاعر شعر چون برآمد آفتاب از مشرق پیراهنش چه کسی است ؟

شاعر شعر چون برآمد آفتاب از مشرق پیراهنش سیف فرغانی می باشد.

شعر چون برآمد آفتاب از مشرق پیراهنش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چون برآمد آفتاب از مشرق پیراهنش چیست ؟

قالب شعر چون برآمد آفتاب از مشرق پیراهنش غزل است

مضمون اصلی شعر چون برآمد آفتاب از مشرق پیراهنش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر