1 چون گل سرخ از میان پیلگوش یا چو زرین گوشوار از خوب گوش
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 مرا بسود و فرو ریخت هر چه دندان بود نبود دندان، لا بل چراغ تابان بود
2 سپید سیم زده بود و در و مرجان بود ستارهٔ سحری بود و قطره باران بود
1 سرخی خفچه نگر از سرخ بید معصفر گون، پوشش او خود سفید
1 ای روی تو چو روز دلیل موحدان وی موی تو چنان چو شب ملحد از لحد
2 ای من مقدم از همه عشاق، چون تویی مر حسن را مقدم، چون از کلام قد
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به