چون کوه غم تاب آورد جسمی از وحشی بافقی غزل 382

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

چون کوه غم تاب آورد جسمی بدین فرسودگی

1 چون کوه غم تاب آورد جسمی بدین فرسودگی غم بر نتابد بیش ازین باید تن فرمودگی

2 نی ناله‌ای نزدیک لب نی گریه‌ای در دل گره یارب نصیب من مکن اینست اگر آسودگی

3 گفتی به عشق دیگری آلوده‌ای تهمت مکن حاشا معاذالله کجا عشق من و آلودگی

4 رفت آن سوار تندرو ماند این سگ دنباله‌دو بشتاب ای پای طلب یارب مبادت سودگی

عکس نوشته
کامنت
comment