1 چون کلک ازل زد رقم نقش نگار بر پرده چشم من ز لوح رخ یار
2 خال رخ یار و مردم چشم مرا انگیخت ز یک سیاهی و یک پرگار
1 قرآن صفات جاه و جلال محمد است احکام شرع شرح کمال محمد است
2 اخبار انبیا که سراسر شنیده یک یک بیان حسن خصال محمد است
1 روشنست از سرخی روی شفق بر اهل حال این که او را هست در دل ذره از مهر حال
2 هر که مهر چارده معصوم دارد کامل است هست ماه چارده را هم ازان مهر این کمال
1 عمر دراز من که پریشان گذشته است در آرزوی گیسوی جانان گذشته است
2 ذوق وصال اگر نشناسیم دور نیست اوقات ما همیشه به هجران گذشته است